صعود ممنوع !
خداوندا ، هاله ای از خودبینی و جمود مرا احاطه کرده است
سنگی به سنگینی کوه در مقابلم مانع شده است
سنگی که پر شده از غفلت و بی توجهی
معبودا ، دعایم در هنگام اوج گیری ، مُهر ” صعود ممنوع ” خورده است
از حبس دعا در حصار خویشتن ملولم و درمانده
نا خالصی ام مانع اجابت دعایم شده است
خداوندا ، بارها ندای ” توبوا الی الله توبة نَصوحا “ را شنیده ام
اما در ادای نصوحیتش درماندم
پروردگارا ، مزرعه خشکیده دلم را با آب رحمت و عفوت ، حیات ببخش
و گناهانی که دعایم را در غل و زنجیر کرده است را به غفاریتت ببخشای
” اللهم اغفرلی الذنوب اللتی تحبس الدعا ”